جدول جو
جدول جو

معنی طفیشل کردن - جستجوی لغت در جدول جو

طفیشل کردن
(خوَشْ / خُشْ خُ دَ)
شورباکردن: و عدس هرگاه او را دو سه کرت به آب بجوشانند... و او را به آب ناردانگ یا سماق یا زرشک طفیشل کنند طبع را خشک کند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خوَشْ / خُشْ خِ مَکَ دَ)
شوربا کردن: و عدس هرگاه که... او را به آب ناردانک یا سماق یا زرشک طفشیل کنند طبع را خنک کند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ / خُشْ خوا / خا دَ)
کلاشی. بر سر خوان کسی ناخوانده رفتن. تطفیل. (تاج المصادر) (دهار)
لغت نامه دهخدا